دلم یک عمری بی تابِ ، چو قایق های سر گردان
هجومِ موج ها رگبار ، و دلتنگی بدور از جـــان
***
صدای غرّش دریا ، و زاری عادتش گشتـــه
یه شاخه گل درونِ آب ، رنگی زینتش گشته
***
چه دلواپس شده قلبم ، شب وروزم به یادت رفت
کنارِ ساحلِ غمگین ، چو شن ها دل به بادت رفت
***
تو مهتابی تو شب تابی ، لبِ سرخت کمـانی ده
به صد وصله ی قلبم را یه لحظه جان تکانی ده
***
تو فرزانه تو دیوانه تو عشقِ آخرین خانـــه
تو مرجانی تو دیوانی تو اشکِ شمع و پروانه
***
تکون دادی در ودیوار ترک بر دل نشســتی زود
توسیراب گشتی از خونش و شریانش نبستی زود
***
تو محبوبی تو آشوبی دگرگون کردی آینـــــده
تو وابسته تو دل خسته تنم می لرزه جانــــم ده
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 04/12/1391
:: برچسبها:
اشکِ شمع ,
:: بازدید از این مطلب : 1820
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1